اختصاصی فوسبال؛ هیتلر - شالکه، عاشقانههای پیشوای آلمان و آبیهای سلطنتی؛ آیا هیتلر واقعا هوادار شالکه بود؟!
آیا آدولف هیتلر واقعا طرفدار آبیهای سلطنتی بوده است؟!
این جمله را همه ما یک بار شنیده ایم که میگوید:«تاریخ را، فاتحان نوشته اند». با اینکه این جمله یک حرف تکراری و کلیشه ای شده است. اما کاملا درست و واقعی است. فاتحان، از طرف شکست خورده جنگ غول و شیطان درست می کنند. و خود را منجی و نجات بخش بشریت می خوانند. اما این چه ربطی به شالکه و فوتبال دارد؟ تقریبا هیچ ربطی به فوتبال و یا ورزش ندارد. اما به هیتلر چطور؟ هیتلر، یکی از بزرگترین شکست خورده های جنگی در قرن 20 میلادی هست و بدون شک این مطلب که تاریخ نویسان و مردم تمام اطلاعات دوران حکومت او را بدون کم و کاستی به مردم حال حاضر انتقال داده اند. ایراداتی به آن وارد است. به طور مثال، در بیشتر این مطالب و نوشته ها هیتلر را مردی دمدمی مزاج، دیکتاتور و عاری از هرگونه احساسات انسانی به تصویر کشیده اند. اما به قول راجر مورهاوس:«... مردی که میلیون ها نفر را به قتل رساند. و پر هزینه ترین و مخرب ترین جنگ تاریخ را به راه انداخت، جنبه انسانی نیز داشت. با کارمندانش خوش رفتاری می کرد. دست منشی اش را می بوسید و با حیوان خانگی اش مهربان بود. اگر این انسانیت ها با پیش داوری های ما جور در نمی آید. شاید لازم باشد پیش داوری مان را تغییر دهیم. چه خوشمان بیاید و چه نه. هیتلر یک انسانی چند بعدی بود. و شاید اصلا این موضوع او را ترسناک تر می کرد...».
شاید کسی حتی اسمش را هم نشنیده باشد
بحث در مورد شیوه حکومت و وضعیت آلمان در دوران او زیاد ارتباطی به فوتبال و شالکه ندارد. اما علائق و جنبه های شخصی هیتلر می تواند حقایق جالبی را به همراه خود داشته باشند. البته این دست اطلاعات و موضوع ها معمولا از چشم تاریخنگاران و مردم پنهان می مانند. و حتی بهترین تاریخنگاران هم نمی دانند. هیتلر چرا در آخرین روز زندگی خود با اوا براون ازدواج کرد. و یا اینکه هیتلر چرا برلین را در آخرین روز های جنگ جهانی دوم ترک نکرد. همه این افراد فقط از زاویه بیرون کاخ صدارت پیشوا، به هیتلر نگاه می کردند. و هیچکس نمی داند در دوران او واقعا چه کارها و تصمیماتی در آن کاخ گرفته می شد. این موضوع ها را غیر هیتلر و معشوقه اش اوا براون هیچکس نمی داند. و نمی تواند هم بداند. اما هر دوی آنها 80 سال پیش، در باغ صدارت رایش در کنار هم سوخته اند و هیچ خاطره یا مصاحبه ای هم که این اطلاعات را در اختیار ما قرار دهد از آنها پیدا نمی شود. اما یک نفر دیگر هم می تواند به این سوالات پاسخ دهد. او کسی نیست جز هاینتس لینگه پیشکار، مخصوص آدولف هیتلر،که به گفته خودش بعد از اوا براون نزدیکترین فرد به پیشوای آلمان بوده. و در طول سالهایی که خدمتکار هیتلر بوده قسمتی از علاقه ها و اخلاقیات هیتلر را دانسته است. و جز معدود افرادی بوده که توانسته بعد از سقوط برلین زنده بماند. و بعد ها در آخرین روز های عمر خودش هم کتابی تحت عنوان «تا به آخر با هیتلر» بنویسد. که در آن خلاصه ای از زندگی خود به عنوان پیشکار هیتلر را آورده است. او در این کتاب حقایقی مثل: مشکلات جسمانی هیتلر در آخرین روز های جنگ جهانی، رژیم غذایی او و تیکه کلام ها و عادت های روزانه هیتلر را گفته است. اما بدون شک برای فوتبال دوستان دانستن این که هیتلر طرفدار کدام تیم فوتبال بود. از همه این موضوعات مهمتر است. لینگه در کتابش به این سوال اینگونه پاسخ می دهد.
...هیتلر هیچ علاقه ای به ورزش کردن نداشت. و جز کار با کش های بدنسازی که زیر تختش می گذاشت ورزش دیگری را انجام نمی داد. تنها ورزشی که به آن علاقه داشت بولینگ بود. و همیشه می گفت:« اگر سازمان های بولینگ بفهمند من به بولینگ علاقه دارم. مرا رئیس افتخاری تمام باشگاه ها می کنند.»...
در واقع هیتلر علاقه ای به فوتبال نداشته و این موضوع که او هوادار شالکه بود کمی به نظر اشتباه می رسد. البته این موضوع نشان دهنده این نیست که هیتلر به هیچ سرگرمی علاقه نداشته است. و در خاطرات لینگه هم به همین موضوع اشاره شده است. او در بخشی از خاطراتش می گوید: « بعضی مواقع حس می کردم. خدمتکار یک معمار هستم تا پیشکار، پیشوای یک کشور.»